پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۳۰۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

_لعنتی!
مطمئن بودم اگه به نقطه ای نرسیده بودم که تو این دنیا فقط یه دوست برام باقی مونده باشه حالا تو چنین موقعیتی نبودم! چه لزومی داشت خودم با پای خودم برم جایی که احتمالا تسخیر شده؟!
بدبختی زندگی من از جایی شروع شد که به خاطر شغلم کم کم رابطه ام با همه قطع شد، با همه جز خانواده ام و زنم که تهش اونا هم ولم کردن، حالا هم که به یه دوست نیاز داشتم و به دور و برم نگاه می‌کردم می‌دیدم تق

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Niloofar

    00

    این ستاره چرا چایی نخورده پسرخاله شد این بچه صاحب داره هااا😒

    ۹ ماه پیش
  • زهرا باقری | نویسنده رمان

    صاحبش سفت باید بچسبه که فعلاً بی‌خیال***شده😂😂

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.